loading...

آئین مستان

سینه زنی واحد یازدهم محرم,یازدهم محرم,متن سینه زنی شام غریبان,سینه زنی شام غریبان,متن سینه زنی یازدهم محرم,سینه زنی یازدهم محرم,,متن سینه زنی واحد یازدهم محرم

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2235 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1746 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1293 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 696 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 633 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3494 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6711 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2844 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3819 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3678 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7262 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4952 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4372 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5539 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 646 زمان : نظرات (0)

 

زنم اما از این پس مردمیدان تو خواهم بود

تو فرمانم بده من تحت فرمان توخواهم بود

بنا کن خیمه رامن خم به ابرویم نیاوردم

بیا حاجی من اینک به قربان تو خواهم بود

اگر اذنم دهی شب پاسبانی میدهم تاصبح

به تاجان دربدن دارم نگهبان تو خواهم بود

زبانم در دهان آماده یک خطبه غراق

ز نسل ذوالفقارم تیغ بران تو خواهم بود

اگررخصت دهی من نیز چادر بر کمر بندم

در این میدان یکی از جنگجویان تو خواهم بود

کنون که کشته اشک است نام تو به جان من

که تاپایان عمر خویش گریان تو خواهم بود

مگو آه ای برادر روز عاشورا به چشم خویش

یکی از شاهدان سنگباران تو خواهم بود

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1434 زمان : نظرات (0)

 

در قتلگاهت آمدم و سر نداشتی
یک جای سالمی تو به پیکر نداشتی
دیدم تو را چه دیدنی ای پاره ی دلم
حتی لباس کهنه ای در بر نداشتی
جز روی حنجری که همه بوسه اش زدند
جایی برای بوسه ی خنجر نداشتی
زینب بمیرد این همه خونی نبیندت
خواهر شود فدای تو یاور نداشتی
ته مانده های پیرهنت هم ربوده شد
چیزی برای غارت لشکر نداشتی
ای وای سینه ی تو پر از جای پا شده
یکی دو تا که ارث ز مادر نداشتی
بی کس شدی ز پشت سرت نیزه خورده ای
حق می دهم حسین، برادر نداشتی

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 379 زمان : نظرات (0)

 

با هرم مشعل ها حرم گر می گیره

شررهای آتیش به چادر می گیره

میره زینب تنها به دنبال زن ها

تو این غوغا آتیش گرفته دامن ها

اشقیا خیمه رو آتیش زدن

اولیا تو بیابون می دون

السلام علی الشیب الخضیب

السلام علی الخدالتریب

پَر ناموس عشق تو هرم آتیشه

حریم آل الله داره غارت میشه

هجوم گرگا و فرار آهوها

شراره افتاده به جان گیسوها

ناله ها میزنن اهل حرم

وای خدا وای سرم وای معجرم

السلام علی الشیب الخضیب

السلام علی الخدالتریب

داداش خواهر میره ولی دست خالی

تو زخمی و عریان رو خاک گودالی

با دستام خاکا رو رو جسمت می ریزم

پاشو ای خوش غیرت کمک کن برخیزم

با چی خون گلوتو پاک کنم

کاش می شد پیکرت رو خاک کنم

السلام علی الشیب الخضیب

السلام علی الخدالتریب

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 855 زمان : نظرات (0)

 

از وقتی رفتی صد بار دور گودالت گشتم

دیگه از پا افتادم از بس دنبالت گشتم

از گودال میپرسم باقی پیکرت کجاست

 میلرزم میترسم نمیدونم سرت کجاست

 پاشو که لشکر اشک زینبتو نبینه

 ببین دیگه بریدم پاشو بریم مدینه

 حسین حسین واویلا واویلا..........

 تا پیکرها رو دیدم رفتم از حال افتادم

پیش جسم عریان بین گودال افتادم

اون کهنه پیراهن توی تنت دریده شد

معلومه از رگهات سر از قفا بریده شد

هنوز زنده بودی وقتی سر و بریدن

تو راه که می اومدم چادرمو کشیدن

حسین حسین واویلا واویلا..........

 تیری که خورده سینه ات بین قلب خواهر رفت

 هرچی که بود غارت شد انگش و انگشتر رفت

بعضی ها با سنگ و یه عده با عصا زدن

 قبلش نیت کردن به خاطر خدا زدن

 وقتی با نعل تازه از رو تنت گذشتن

 کاشکی به جای این کار خواهرتو میکشتن

حسین حسین واویلا واویلا..........

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 551 زمان : نظرات (0)

 

ای گل لب تشنه‌ی افتاده به صحرا
خیز و ببین چشمه، اشکم شده دریا
ای بدن بی‌کفن، آیا تو حسینی
لاله‌ی خونین بدن، آیا توحسینی
وای من و وای من، آیاتو حسینی
ببین غوغای طوفان جفا را، شکسته‌کشتی بی ناخدا را
سر نی برده‌ای دلهای ما را
سرت بر روی نی منزل به منزل
به دنبالت هزاران کاروان دل
همدم آتش شده، چشم تر خیمه
مانده به جا روی خاک، خاکستر خیمه
ای روضه‌ی موبه مو، ای شام غریبان
یادی کن از آن گلو، ای شام غریبان
گهواره چه شد؟ بگو، ای شام غریبان
بدن‌های به صحرا آرمیده، الا جان‌های تا جانان رسیده
ز هجران شما زینب چه دیده
پس از تو شد به پا غوغا حسین جان
چه آمد بر سر دنیا حسین جان
سرت بر روی نی منزل به منزل
به دنبالت هزاران کاروان دل
شد تن سرخ غروب، آیینه ی گودال
سنگین شده بار غم، بر سینه‌ی گودال
خون شده خورشید ما، ای شام غریبان
سرخ آمده‌ای چرا، ای شام غریبان
ای داغی روضه ها، ای شام غریبان
سه غم آمد به قلبم هر سه یکبار، غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره دارند، غم یار و غم یار و غم یار
دلم تنگ تو شد ای جان زهرا
تو را می بینم اما روی نی ها
سرت بر روی نی منزل به منزل
به دنبالت هزاران کاروان دل

 

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1293 زمان : نظرات (0)

افتادی توی قتلگاه با بدنی غرقِ به خون

هی با لبِ تشنه میگی ؛ اِنّا اِلیهِ راجِعون

زخمیه جسم اطهرت ، بمیره واسه‌ت خواهرت

تا افتادی روی خاک صحرا عزیز من شد به ‌پا جنجال

چلو چشمام داری جون میدی با لبِ تشنه بین این گودال

مقابل یه لشکر ، چی کار کنم برادر

همه هجوم آوردن، برای غارت یه پیکر

((ای بی‌کفن برادر ، دور از وطن برادر

عریان بدن برادر ، عریان بدن برادر))

چشام نمیبینه درست ، اون کیه که رو سینه‌ته

کاش باز می‌شد ببوسمت ، یه بوسه هم غنیمته

میلرزه دست و پای من ، در نمیاد صدای من

داری مثل گل جلو چشمام میشی پرپر با نیزه و شمشیر

هجوم آوردن توی گودال و التماس زینب نداشت تاثیر

ای پاره پاره پیکر ، برات بمیره خواهر

صدای گریه میاد ، بالاسرت رسیده مادر

((ای بی‌کفن حسینم ، دور از وطن حسینم

عریان بدن حسینم ، عریان بدن حسینم))

کاش بدونی چه‌قدر برام، سخت میگذره این لحظه‌ها

تنت میون قتلگاه ، سرت به روی نیزه‌ها

چیزی نمونده از تنت ، غارت شده پیراهنت

توی این گودال پرخون چیزی نمونده از تو به جز اسمت

یه جای سالم نمونده روی تنت از بس زخمیه جسمت

من با دلی پریشون ، تو با تنی پر از خون

من میرم و تنِ تو میمونه تو دشت و بیابون

((ای بی‌کفن برادر ، دور از وطن برادر

عریان بدن برادر ، عریان بدن برادر))

سپردمت به خدا و به ریگ‌های بیابان

سپردمت به غبار و به خارهای مغیلان

سپردمت به وحوش و به شیرهای درنده

به مردمان دهاتی، به آهوان پریشان

به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند

که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان

سپردمت به هر آنچه که هست، اما تو

سپردی ام به که رفتی؟ به دلقکان؟ به کنیزان؟!

سپردي‌ام به دو صد چشم هيز نامحرم؟

به شمر ! خولی ! اخنس ! به حرمله ! به سنان ؟!

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 67
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 603
  • آی پی دیروز : 610
  • بازدید امروز : 3,496
  • باردید دیروز : 4,076
  • گوگل امروز : 37
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 3,496
  • بازدید ماه : 3,496
  • بازدید سال : 1,318,529
  • بازدید کلی : 19,824,357